کد مطلب:88643 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:423

آفات علم بی عمل











مرحوم مجلسی در جلد دوم بحار كه درباره ی علم است از صفحه ی 26 به بعد روایات عالم بی عمل را آورده است و ما از آن منبع و منابع دیگر به بعضی آفات علم بی عمل اشاره می كنیم:

1- علم بی عمل موجب نابودی و از بین رفتن علم است، در روایتی از رسول گرامی چنین آمده است: «ان العلم یهتف بالعمل فان اجابه و الا ارتحل عنه»، علم عمل را ندا می كند اگر جواب داد كه هیچ، و گرنه از وجود آن عالم كوچ می كند.[1].

از این روایت استفاده می شود كه علم نوعی انگیزه در انسان ایجاد می كند و فقط مثل دوستی عزیز انسان را صدا می زند، اگر پاسخ گفتی با تو است، و اگر پاسخ ندادی، علامت بی اعتنائی گرفته، و دیگر منتظر تو نمی ماند، و از تو جدا می شود.

علم تحریك می كند، ولی هرگز مجبور نمی كند، یعنی این طور نیست كه هر عالمی به صرف علم داشتن عامل باشد، و علم او، او را به مرحله ی عمل كشد، خیر، علم فقط می خواند تا چه كسی جوابش دهد! در مكتب اسلام عالم به كسی می گویند كه عمل به علمش كند گرچه كم عمل باشد، یعنی ملاك عالم بودن تنها به علم نیست، به عمل بعد از علم است.

در روایتی از رسول اكرم آمده: «الا و ان العالم من یعمل بالعلم و ان كان قلیل العمل»، آگاه باشید كه عالم كسی است كه به علم عمل كند گرچه كم عمل باشد.[2].

عنوان عالم در این مكتب بسته بر عمل است اگر عمل بعد از علم بود می توان به او اطلاق عالم كرد، گویا بعد از علم آموختن صبر می كنند تا ببینند این آدم به علم خود

[صفحه 322]

عمل می كند یا نه، اگر كرد در جامعه ی اسلامی به عنوان عالم شناخته می شود. مثل اینكه بگویند كسی كه دكتر شده تا عمل نكند و علم را در بوته عمل نگذارد، مدرك به او داده نمی شود، و عنوان پزشك به او اطلاق نمی شود.

از نظر روانی اثبات شده كه اگر علم به مرحله ی اجرا در نیاید، به تدریج در اثر موریانه ی بی عملی از بین می رود، در وادی بی عملی كبوتر علم نمی نشیند، و اگر بنشیند زود به پرواز درآمده كوچ می كند، قلب عالم بی عمل شوره زاری است كه پرنده ی علم رغبت به فرود آمدن در آن جا را ندارد و اگر مجبور به فرود شود قصد اقامت ندارد. این مضمون روایت مولی در نهج البلاغه است كه می فرماید: «لا تجعلوا علمكم جهلا و یقینكم شكا اذا علمتم فاعملوا و اذا تیقنتم فاقدموا»، علم خود را جهل و نادانی و یقین خود را شك قرار ندهید زمانی كه دانستید عمل كنید، و وقتی یقین كردید اقدام كنید![3] چگونه می شود علم جهل شود؟ وقتی كه عمل به آن نشود.

آنقدر عمل در این مكتب مورد توجه است كه مولی می فرمایند «انكم الی العمل بما علمتم احوج منكم الی تعلم ما لم تكونوا تعلمون»[4] (شما به عمل به آنچه می دانید محتاجترید تا یادگیری آنچه یاد نگرفته اید) یعنی عمل به آنچه می دانی بهتر از یادگیری آن چیزی است كه نمی دانی.

در روایتی دیگر مولی می فرمایند: بر عالم است كه عمل به آنچه می داند كند، سپس دنبال یادگیری آنچه نمی داند رود.[5].

2- علم بی عمل در نفوس مردم موثر نخواهد بود، در مقدمه ی كتاب معالم الاصول از مرحوم كلینی نقل می كند كه امام صادق (ع) فرمودند: «ان العالم اذا لم یعمل بعلمه زلت موعظته عن القلوب كما یزل المطر عن الصفا»، عالم هنگامی كه

[صفحه 323]

عمل به علمش نكند، موعظه و پند او از قلبها می لغزد، چنانكه باران از روی جسم صاف (مثل سنگ صاف) می لغزد و نفوذ نمی كند.

علم كه باید موثر در قلوب شود، نفوذ ناپذیر می شود، كارائی علم و نفوذ پذیری آن به عمل است.

3- علم بی عمل نه تنها مفید نیست، كه دور كننده از خداوند و رحمت او نیز هست. بعضی می گویند علم بی عمل بی فائده است، ولی باید گفت ای كاش چنین بود یعنی ای كاش مانند حیوان چهار پائی بود كه بر او كتاب بار است و به او ضرر نمی زند، علم بی عمل سنگدلی و قساوت و بدبختی می آورد و نتیجه ی آن دوری از رحمت الهی است.

در روایتی آمده كه شخصی نزد امام زین العابدین آمد و از حضرت درباره ی مسائلی سوال كرد و حضرت پاسخ گفتند، سپس خواست سوال از مثل همان مسائل كند، حضرت فرمودند: «مكتوب فی الانجیل: لا تطلبوا علم ما لا تعلمون و لما تعملوا بما علمتم فان العلم اذا لم یعمل به لم یزد صاحبه الا كفرا و لم یزدد من الله تعالی الا بعدا»، در انجیل نوشته شده كه دانستن آنچه نمی دانید را طلب نكنید، در حالی كه هنوز به آنچه می دانید عمل نكرده اید، زیرا علم هنگامی كه به آن عمل نشود، صاحبش را غیر از كفر نمی افزاید، و به غیر از دوری از خداوند چیزی زیاد نمی كند.[6].

از حضرت عیسی (ع) نقل شده كه فرمود: «دیدم سنگی را كه روی آن نوشته بود، مرا برگردان، من برگرداندم، در پشت آن نوشته شده بود: من لا یعمل بما یعلم مشووم علیه طلب ما لا یعلم و مردود علیه ما علم، كسی كه عمل به آنچه می داند نكند، طلب آنچه نمی داند برای او بدبختی است، و آنچه می داند بی فائده و مردود

[صفحه 324]

است.»[7].

در روایتی از رسول اكرم آمده: «كل علم و بال علی صاحبه الا من عمل به»، هر علمی موجب وخامت و بد عاقبتی صاحبش است مگر این كه به آن عمل كند.[8].

(المرعی الوبیل) را گفته اند مزرعه و چراگاهی است كه آفت زده باشد، هر علمی نیز مثل مزرعه ی آفت زده ای است كه چراگاه شیطان است مگر اینكه صاحب آن به آن عمل كند، و گویا عمل، عامل پیشگیری از آفت این مزرعه است.

4- موجب عقوبت سنگین است كه بدترین آن خارج شدن حلاوت یاد و ذكر خدا از قلب است- در روایتی آمده است كه خداوند تبارك و تعالی به حضرت داود (ع) وحی رساند كه: «ان اهون ما انا صانع بعالم غیر عامل بعلمه اشد من سبعین عقوبه ان اخرج من قلبه حلاوه ذكری»، همانا سبك ترین و خفیف ترین كاری كه با عالم غیر عامل به عملش می كنم، شدیدتر از هفتاد عقوبت است، و آن این است كه شیرینی ذكر خود را از قلب او خارج می كنم.[9].

در روایتی از امام صادق (ع) آمده كه مفضل از حضرت پرسید «بم یعرف الناجی؟ فقال: من كان فعله لقوله موافقا فهو ناج و من لم یكن فعله لقوله موافقا فانما ذلك مستودع»، به چه چیزی رستگار و ناجی شناخته می شود؟ فرمود: كسی كه فعلش با قولش موافق باشد، او رستگار است، و كسی كه فعلش موافق قولش نباشد، او كسی است كه علم و ایمان چند روزی به او به ودیعت داده شده، و سپس از او به كوچكترین امتحانی سلب می شود.[10].

انسانی كه علم و ایمان در وجودش مستقر نشده، بلكه مستودع است، راه

[صفحه 325]

نجاتی برای او نیست.

ازدی در روایتی دیگر از آن حضرت نقل می كند كه فرمودند: ابلغ موالینا عنا السلام و اخبرهم انا لا نعنی عنهم من الله شیئا الا بعمل و...، به دوستداران ما از طرف ما سلام برسان و به آنها خبر ده كه ما چیزی به آنها نمی دهیم (و شفاعت آنها را نمی كنیم) مگر با عمل...، سپس افزودند: آنها هرگز به فلاح نمی رسند، مگر با عمل و پرهیزگاری، و شدیدترین مردم از نظر حسرت در قیامت آن كسی است كه سخن صحیحی گوید، و سپس خود به خلاف آن عمل كند.[11].

برعكس طبق روایت آن حضرت اگر كسی برای خدا دانش آموخت، و برای او عمل كرد، و تعلیم داد، در آسمانها عظیم و بزرگ خوانده می شود. «من تعلم لله عز و جل و عمل لله و علم لله دعی فی ملكوت السماوات عظیما.»[12].

این بزرگوارانی كه به ما این علوم را آموختند، خود قبل از همه عامل به آن بودند، نهج البلاغه مولی را ببینید حضرت در پایان خطبه ی 175 كه مردم را پند می دهد، می فرماید: «ایها الناس انی و الله ما احثكم علی طاعه الا و اسبقكم الیها و لا انهاكم عن معصیه الا و اتناهی قبلكم عنها»، ای مردم به خدا قسم شما را به كار نیك و طاعتی ترغیب و تحریص نمی كنم، مگر این كه در انجام آن بر شما سبقت می گیرم و از معصیتی نهی نمی كنم مگر این كه قبل از شما از آن دوری می جویم.[13].

پیروان راستین این بزرگان هم چنین هستند، شما در احوالات شیخ طوسی ببینید گفته اند وقتی مصباح المتهجد كه كتاب دعا و زیارت و نماز و ذكر مثل مفاتیح الجنان است را نوشت اول خود عمل كرد و یك بار هم اهل خود را مامور كرد چنین كنند و سپس به مردم ارائه كرد.

[صفحه 326]

حال كلامی نیز درباره ی عمل بدون علم گوئیم و به آفات آن اشاره كنیم:


صفحه 322، 323، 324، 325، 326.








    1. بحار، جلد 2، صفحه 33، شبیه به این روایت در جلد 2، صفحه 40، و 36 بحار و در نهج البلاغه، حكمت 366، آمده و میزان الحكمه نیز در جلد 6، صفحه 505 آورده است.
    2. بحار، جلد 76، صفحه 373- میزان الحكمه، جلد 6، صفحه 505.
    3. بحار جلد 2، صفحه 36.
    4. غررالحكم- میزان الحكمه، جلد 6، صفحه 503.
    5. غررالحكم- میزان الحكمه، جلد 6، صفحه 503.
    6. بحار، جلد 2، صفحه 28، و مقدمه معالم و میزان الحكمه، جلد 6، صفحه 503.
    7. بحار، جلد 2، صفحه 32، میزان الحكمه، همان صفحه.
    8. بحار، جلد 2، صفحه 38- میزان الحكمه، جلد 6، صفحه 508.
    9. بحار، جلد 2، صفحه 32.
    10. بحار، جلد 2، صفحه 26.
    11. بحار، جلد 2، صفحه 28.
    12. بحار، جلد 2، صفحه 29.
    13. خطبه ی 175 صبحی و خطبه ی 174 فیض.